کعبه عشق
باز از یاد تو در سوز و گداز آمده ام |
به گدایى به سر کوى تو باز آمده ام |
چه مرادى که مریدى چو تو نادیده کسى |
چه مریدى که زنازت به نیاز آمده ام |
تو که نزدیکتر از من به منى مى دانى |
که من خسته دل از راه دراز آمده ام |
همه جا کعبه عشق است و من از دعوت دوست |
تا بدین کعبه در خاک حجاز آمده ام |
سمت رندى خود را به دو عالم ندهد |
که نه چون شیخ ریا شعبده باز آمده ام |
برگ یاسان من امید عطا پاشى تو است |
از خطا پوشیت اى بنده نواز آمده ام |
در سیه چال فنا شش جهتم جال بلا |
زان نشیب از کرم تو به فراز آمده ام |
سفره رحمت گسترده تو خواند مرا |
بر سر سفره بازت به جواز آمده ام |
طاق ابروى توام حاجب ذاتست و صفات |
که به محراب عبادت به نماز آمده ام |
پرده افکنده هزاران و چه بنمود و نمود |
که درین پردگى خلوت راز آمده ام |
طایر قدسى ملک و ملکوتست حسن |
حیف چون صعوه که در چنگل باز آمده ام |
.: Weblog Themes By Pichak :.